توضیحات
ایوان ایلیچ قاضی مشهور و خوشنام شهر است که زندگی خوب و موفقی دارد اما او درگیر بیماری سختی میشود که برای مقابله با آن روزهای سخت و دشواری را تجربه خواهد کرد. ایوان ایلیچ که خود به عنوان یک قاضی برای مجرمان حکم مرگ صادر میکرد حالا از طریق پزشک زمان مرگ خود را میفهمد و از رویارویی با آن به هراسی بزرگ میرسد و کمکم در مواجه با مرگ به تفکری دیگر از زندگی دست پیدا میکند.
لئو تولستوی یکی از نویسندگان بزرگ روسی است که از نظر بسیاری از بزگان عرصه ادبیات با «هومر»، «دانته»، «شکسپیر» و «گوته» همتراز بوده است. او در سال ۱۸۲۸ در جنوب مسکو و در خانوادهای ثروتمند به دنیا آمد. تولستوی در زمان کودکی پدر و مادرش را از دست داد و از آن پس سرپرستیاش به نزدیکان او سپرده شد.
نظر
کتاب به تقابل انسان با مرگ و معنای زندگی میپردازد.
بصورت کلی کتاب 5 مرحله فوق را بیان میکند: انکار، خشم، معامله، افسردگی، پذیرش
حجم کتاب نسبت به دیگر رمانها کم است و سریع میتوان آن را تمام کرد.
برای فهم بیشتر کتاب نیاز به خواندن نقدهای مختلف بعد از مطالعه است و احتمالا تمام موارد را هنگام مطالعه خود کتاب متوجه نشوید.
نظر
امتیاز
: 06/10به دیگران توصیه میکنم
: بلهدوباره میخوانم
: خیراحساس بعد از خواندن
: 05/10سبک نگارش
: ساده و دقیق بدون روایت خطیایده برجسته
: مرگ واقعیت انکارناپذیر زندگیتاثیر در من
: بیشتر فکر کردن به معنی زندگی واقعینکات مثبت
: پرداخت دقیق شخصیت اول داستان، حجم کم ولی محتوای زیاد، نقد اجتماعنکات منفی
: کمی یکنواخت، تمرکز زیاد به مرگ
مشخصات
بخشهایی از کتاب